بیمارانی که ساعت های طولانی را در شستشو سپری میکنند و یا از افکار مزاحم رنج می برند و… .

شرح حال:

” زنی 23 ساله در حالیکه اشک می ریزد می گوید: چند سال است که هرچه خودم را می شویم احساس می کنم پاک نمی شوم. پس از توالت ساعت ها با کیسه و صابون پاهایم را می شویم اما باز هم احساس می کنم پاک نشده ام، شوهرم دیگر تحمل من  را ندارد، بچه هایم از دستم ذله شده اند، از بس که آنها را هم شسته ام. وقتی از بیرون می آیند دم در متوقفشان می کنم و همانجا لباسهایشان را در می آورم و به حمام میبرم و از بس آنها را می شویم ناله می کنند تمنا می کنند که ولشان کنم ولی دلم راضی نمی شود.

 

شرح حال:

 

بانویی 40 ساله مراجعه کرده و اظهار می دارد که از چاقو به شدت می ترسم. هر وقت چاقویی را می بینم، احساس می کنم که با آن خودم و یا بچه ام را خواهم کشت. آنقدر از این مساله نگرانم که تمام چاقوهای موجود در خانه را جمع کرده و در جایی دور از دسترس قفل کرده ام. از تنهایی می ترسم، هر وقت تنها می شوم همین افکار مزاحم به سراغم می آید. دیگر تحمل ندارم، به من بگو دکتر آیا ممکن است بچه ام را بکشم؟

                                        

از صدها سال قبل افراد وسواسی با «افکار کفرآلود» و«جنسی» ملحد شناخته شده، و درمانگران اقدام به خارج کردن شیطان از روح این بیماران می کردند. درمان انتخابی «جن گیری» بود. در تلاش برای خارج کردن افکار مزاحم بیمار مورد شکنجه قرار می گرفت. وسواس در ادبیات ایرانی شاید نخستین بار در سده های سوم و چهارم هجری وارد شده باشد. آداب شستشو، بصورتی دقیق تر در قرن هفدهم میلادی به وسیله شکسپیر در «مکبث» جاودانه شد. در سیر زمان توصیف وسواس ها و اجبارها از دیدگاه مذهبی به طبی گروید. نخستین بار در سال 1883 بعنوان یک بیماری (اختلال روانپزشکی) در مقالات اسکیرول مطرح شد.

تعریف اختلال وسواسی – جبری: این اختلال با دو ویژگی فکر وسواسی یا عمل وسواسی مشخص می شود.

فکر وسواسی عبارت است از یک فکر پوچ مزاحم و تکرارشونده که به صورت غیرارادی وارد مغز بیمار می شود، مدام در مغز تکرار می شود و وقت گیر و ناراحت کننده است. فکر وسواسی ممکن است به صورت تکانه ها یا تصاویر ذهنی باشد.

این افکار فقط مربوط به نگرانی ساده در مورد مسائل روزمره نیستند. اغلب پوچ و بی معنی بوده و خود بیمار به پوچ و بی معنی بودن آن واقف است اما نمی تواند آن را از ذهن خود خارج کند. در ضمن بیمار آگاه است که این فکرها حاصل ذهن خود او هستند.

اعمال وسواسی شامل رفتارهایی هستند مثل شستشو، نظم بخشی، وارسی و اعمال ذهنی مثل دعا، شمارش، تکرار کلمات به آرامی. این تکرارها و اعمال در پاسخ به افکار وسواسی و بخاطر کاهش اضطراب و بصورت اجباری انجام می شود. به عبارتی دیگر فکر وسواسی ایجاد اضطراب می کند و عمل وسواسی برای کاستن از اضطراب اجرا می شود.

نمونه: اگر سرم را تکان دهم، مادرم نخواهد مرد.

فکر وسواسی: مرگ مادر ( ایجاد کننده اضطراب)    عمل وسواسی: تکان دادن سر برای ابطال مرگ مادر (کاهنده اضطراب).

به خوبی روشن می شود که رفتارها و اعمال، برای پیشگیری از وقوع یک اتفاق، یا رویداد ترسناک اجرا می شوند. اما رابطه ی واقع گرایانه با آنچه قرار است پیشگیری شود، ندارند و یا اشکارا افراطی هستند. تکان دادن سر، ربطی به زنده ماندن یا مردن مادر ندارد. یک یا دوبار شستن، میکروب را پاک می کند، اما ده یا بیست بار تکرار می شود. این افکار و اعمال ناراحتی شدید ایجاد می کنند. مثلا فکر مرگ مادر، دردناک است، یا مادری که فکر می کند بچه اش را خواهد کشت. همچنین وقت گیر هستند، مانند موردی که یک عبادت (نماز) چند دقیقه ای، چند ساعت طول می کشد. در برنامه عادی زندگی تداخل و ناراحتی ایجاد می کنند، مانند مادری که هر روز به مدت چند ساعت بچه ها را شستشو می دهد.

میزان شیوع اختلال وسواسی- جبری در تمام عمر 2% الی3% است. در آمارهای جهانی میزان سیوع این اختلال در زن و مرد برابر گزارش شده است. اما حداقل در یک تحقیق میزان شیوع وسواس در زنان به نسبت 3 به 2 بیشتر از مردان بود. میانگین سنی مراجعین در این پژوهش 32 سال و با محدوده سنی 12-69 سال بود.

مبتلایان به وسواس، اغلب به طور همزمان به افسردگی نیز مبتلا هستند.

به طور کلی چهار الگوی بیماران وسواسی جبری را، میتوان به شرح زیر خلاصه کرد.

الف- شایع ترین الگو: وسواس آلودگی = شستشو

ب- دومین الگوی شایع: وسواس تردید و تکرار = اقدام به امتحان کردن

ج- سومین الگوی شایع: افکار مزاحم، بدون اعمال وسواسی

د- چهارمین الگوی شایع: نیاز به تقارن و دقت = کندی وسواسی

توضیحی مختصر در مورد چهارمین الگو، ضروری است. این بیماران ممکن است ساعت ها وقت خود را صرف خوردن غذا، اصلاح صورت یا آماده شدن برای خروج از منزل کنند.

درمان:

آیا به راستی وسواس قابل درمان است؟

 بله، اکثریت بیماران وسواسی از درمان نتیجه خوب می گیرند.

امروزه با استفاده از شیوه های درمان متنوع، و داروهای موثر تر و فراوان تر، امید به بهبودی وسواس بیشتر شده است. البته تعداد کمی از بیماران، با مقادیر مختصر دارو و در زمان کوتاهی بهبودی کامل پیدا می کنند. اما همه ی بیماران این شانس را ندارند. اغلب بیماران برای اخذ نتیجه ی درمانی باید 8-16 هفته صبر کنند، به مقدار کافی دارو دریافت نمایند و پس از بهبودی حداقل به مدت یک سال درمان را تحت نظر روانپزشک ادامه دهند. 70% بیماران با این روش به نتیجه خوب درمانی می رسند. استفاده از روش های درمان غیر دارویی مثل رفتار درمانی و رفتار درمانی شناختی  می تواند کمک شایانی به درمان نماید. تعدادی از بیماران نیز بهبودی کامل پیدا نمی کنند اما بهرحال می توانند راحت تر از گذشته زندگی نمایند و با علائم وسواس خود مدارای بهتری پیدا کنند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید